سه اراباب خشن پارت (۲۰)

ا/ت: آقای محترم داری چیکار میکنی

جیمین: مم. . . من چیزه خب....هیچی ببخشید اشتباه گرفتم
جیمین سرشو انداخت پایین و رفت سراغ کوک تا همه چیزو بهش بگه

کوک: پس این جیمین چیکار کرده مصلا میخاست بره دستشویی

جیمین: جونگ کوک یه خبر پشم ریزون دارم واست

کوک: باز چه گندی زده

جیمین: خب من ا/ت رو دیدم اون مافیا شده بود

کوک: جیمین تو حالت خوبه فکر کنم هوشیار نیستی

جیمین: من راست میگم بخدا ا/ت رو دیدم

کوک: جیمین تو بیش از حد نوشیدی فکر کنم باید بریم
جکککک

جک: بله ارباب

کوک: ماشینو آماده کن باید بریم

جیمین: آخه من بخد...

کوک: آخه ماخه نداریم تو برو سوار شو منم برم دستشویی بعد بیام

جیمین: باشه😒😒

کوک: رفتم دستشویی و کارامو کردم
شیطونیم گل کرده بود بخاطر همین رفتم یه سری به دستشویی بانوان زدم که از شانسم هیچکی نبود
از روزی که ا/ت مارو تنها گزاشت هر روز حالم خراب تر میشد هر روز یکی داشت زیرم جون میکند دلم واسه مزه ی ا/ت تنگ شده بود
همینطوری که حرف میزدم خوردم به یک دختری که افتاد روم
خیلی شبیه ا/ت بود یعنی جیمین راست میگفت

ا/ت: داشتم میرفتم دستشویی که به یه مرد قد بلند خوردم و افتادم روش مثل این بود که روش خیمه زدم

کوک: احمممم

ا/ت: اوه ب...ببخشید هواسم نبود حالتون خوب....
با چهره ای که دیدم خشکم زد اون جونگ کوک بود باورم نمیشه
یعنی تهیونگ هم اینجاست؟

شرایط:

لایک:۲۰۲۷ عددی که متنفر بودمو گزاشتم واسم مثل سمه😭

دروغ گفتم همون: ۱۲۸
دیدگاه ها (۱۶۹)

نفسمو حمایت کنید ببینم

کیوتتتت

خوشگلمو حملیت کنید لطفا حمایت حمایت حمام به کار میاید😅😅

شما فکر میکنید من کدومم؟!😂😂

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

قلب یخیپارت ۱۷از زبان ا/ت:جونگ کوک: من به خودم افتخار میکنم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط